- آخرین اخبار روز , فرهنگی
- کد خبر 15747
- ایمیل
- پرینت
false
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
false
مطمئنا در فرهنگ ما نمونههای زیادی از خصومت و جدال وجود دارد. در هر مقطع از زمان، جاهای مختلفی از این سیاره درگیر جنگ بوده است، جنایتهایی ناشی از دشمنی و کینه، بدرفتاری و تجاوز به عنف درگیریهای گروهی، نمونههای مشابه جزیی از آگاهیهای روزمره ماست.
بیشتر ما خود را جزو افراد پرخاشجو نمیدانیم. ما تصور میکنیم شبیه پدران و مادران بد رفتاری که نامشان عناوین مهم خبری را در رسانههای گروهی تشکیل میدهد نیستیم. با این حال، شاید با عصبانیتهای نامنتظره جو ناشناختهیی پر از خشم در خانه ایجاد کنیم.
بچهها از طریق تلویزیون و سینما شاهد خشونت هستند، برای بعضی از بچهها خصومت و دشمنی حتی ممکن است اساس زندگی روزمره را در برگیرد، مثلاً دعوای بین خواهرها و برادرها. دعوا با همشاگردیها در مدرسه، یا غریبهها در خیابان پشت فرمان یا همسایگان و دعوای میان پدر و مادر و… زندگی در محیطی خصومتآمیز بچهها را آسیبپذیر میکند. بعضی از آنان به این ترتیب واکنش نشان میدهند که سرسخت میشوند و با حالتی مبارزهجویانه همیشه آمادگی دارند پس از هر ناملایمی حملهور شوند یا به دنبال دردسر بگردند.
بچهها دیگر از جنگ و دعوا به قدری میترسند که سعی میکنند از هر نوع ناسازگاری بپرهیزند. حتی از یک رویارویی معمولی. این نقشها هر روز در حیاط مدارس ابتدایی بازی میشود. الگوی پرخاشگری در خانواده به بچهها میآموزد که دعوا و مرافعه به عنوان راهحل بعضی از مسائلی ضروری است. بچهها ممکن است با این توقع بزرگ شوند که زندگی میدان نبردی است که در آن بدون جنگ و دعوا با آنان برخورد منصفانه نخواهد شد و باید برای بقا بجنگند. این چیزی نیست که ما برای فرزندانمان میخواهیم. ما به عنوان پدر یا مادر باید بدانیم چگونه این اختلافات را حل و فصل کنیم و از عهده بحرانهای خانوادگی برآییم و بچهها باید یاد بگیرند چگونه با ناسازگاریها و حتی با دشمنیهای ویرانگر و درگیریها یا مکالمات سازنده و راهحلها مواجه شوند. معمولاص مسائل جزیی روزمره است که ما را عصبانی میکند ما درمانده میشویم و از کوره در میرویم، اما نه بابت رویدادی مهم، بلکه برسر مسالهیی بسیار بسیار جزیی متانت خود را از دست میدهیم و بیجهت عصبانی میشویم و بیشتر اوقات این اتفاق آخر روز رخ میدهد که افراد خانواده خسته و گرسنه به خانه برمیگردند.
چقدر خوب است که وقتی احساس درماندگی میکنیم حتی اگر مساله به خودمان مربوط است، خود دار باشیم، چگونه بچهها با مشاهده طرز برخورد ما یاد میگیرند چطور احساسات ناشی از بیحوصلگی، خصومتآمیز میشوند و کار را به دعوا و مرافعه میکشانند. ما به عنوان پدر و مادر باید به فرزندانمان کمک کنیم تا یاد بگیرند احساسات خود را در قالب کلمات و عمل ابراز کنند نه خشم و خشونت و در عین حال رعایت حد و حدود و قوانین رفتاری را از آنان بخواهیم و برای به دست آوردن توازنی استوار مبارزه کرده، برای ما پدر و مادرها بیشتر احساسات مانند ابرهای بهاری میآید و میرود این خیلی آسان است که درباره اتفاقی که برایمان افتاده و ما نمیتوانیم برآن مسلط شویم فکر کنیم، وقتی ما به واکنش خود پی ببریم، میتوانیم بفهمیم که چگونه به خودمان کمک کنیم زیرا هر دعوایی، دعواهای دیگر به دنبال دارد.
بنابراین اگر ما بتوانیم به اشتباهات خود پی ببریم و آنها را ارزیابی کنیم و از رفتارمان معذرت بخواهیم، بچههای ما درس مهمی را یاد خواهند گرفت؛ اینکه پدر و مادر هم دایم در حال یادگیری راههای بهتری برای مواجه شدن با احساسات خود هستند. مهم است که به بچهها ثابت کنیم: عصبانیت به این معنا نیست که دشمنی در برابر خود داریم و باید با او مقابله کنیم، بلکه این فقط نیرویی است که ابتکار و خلاقیت را از انسان میگیرد. برای سلامت و آسایش خانواده خیلی مهم است که بچهها بدانند که با این انرژی چه کنند و چگونه آن را هدایت کنند. از این گذشته، رفتار روزمره ماست که الگوهای خانوادگی را میسازد و بچهها آن را میگیرند و به نسل بعد منتقل میکنند.
اعتماد
true
true
http://rashtvand.ir/?p=15747
true
true