×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  پنج شنبه - ۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
true
false

در همه این سال‌ها علی مطهری بیش از هر چیز نشان داده حرف و عملش یکی است و به آنچه باور دارد عمل می‌کند. موضوعی که از نگاه خیلی‌ها حسن مهمی برای یک سیاستمدار در روزگاری است که خیلی‌ها به مصلحت رفتار می‌کنند. او نه برای خوش‌آمد اصلاح‌طلبان دیدگاه‌های فرهنگی‌اش را سانسور کرده و نه برای خوش‌آمد اصولگرایان دست از اعتقادات سیاسی‌اش برداشته.

علی مطهری بی‌میل نیست که کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم باشد. او ضمن اینکه از بسیاری از درخواست‌ها برای حضورش در این انتخابات گفته، در نهایت نظرش برای کاندیداتوری را این‌طور بیان کرده است: «باید به شرایط آن روز نگاه کنیم و ببینیم چه افرادی میان کاندیدا‌ها وجود دارند. افراد تندرو داریم یا افراد خوشفکری داریم که رأی ندارند یا مثلا اگر احساس کنم آنجا جایی است که باید بیایم و ممکن است من رأی داشته باشم ولی کسی دیگر رأی ندارد در چنین شرایطی ممکن است حضور پیدا کنم.» او که مواضع سیاسی‌اش صدای اصولگرایان را درمی‌آورد و مواضع فرهنگی‌اش دست و دل اصلاح‌طلبان را می‌لرزاند، تا اینجا اولین کسی است که از احتمال کاندیداتوری‌اش در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ سخن گفته است.

او اگرچه تا پیش از انتخابات مجلس هشتم بیشتر به عنوان فرزند شهید مطهری شناخته می‌شد، اما بعد از این انتخابات حیاتی سیاسی را آغاز کرد که به او هویت مستقلی بخشیده‌ است. نقشه‌ی راه سیاسی او نشان می‌دهد که چهره منتقد اصلاح‌طلبان در انتخابات ۸۴ و حامی احمدی‌نژاد بود، سال ۸۸ به محسن رضایی رأی داد، سال ۹۲ حامی سرسخت حضور هاشمی در انتخابات بود و اصلا آن را ضروری برای حفظ انقلاب می‌دانست و با ردصلاحیت او، پشت روحانی ایستاد و در انتخابات سال ۹۶ هم حمایتش از او را به عنوان «گزینه‌ی اصلح» ادامه داد؛ آن هم این «حسن روحانی» که به‌گفته‌ی محسن رضایی «از اعتدال، به سوی اصلاح‌طلبیِ چپ متمایل شده است.»

با این وصف، اما او خودش را نه اصلاح‌طلب و نه اصولگرا می‌داند: «من در هیچ‌کدام از آنها قرار نمی‌گیرم، مواضع من به‌گونه‌ای است که در مواردی مطابق نظر اصولگراهاست و در مواردی مطابق نظر اصلاح‌طلبان. مثلا در حوزه فرهنگ و این‌گونه موارد به اصولگراها نزدیکترم اما در حوزه حقوق ملت و شهروندی و آزادی بیان به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر هستم. حرف‌هایی می‌زنم که اصولگراها خوشحال می‌شوند و تقدیر می‌کنند و از آن طرف اصلاح‌طلبان ناراحت می‌شوند و گاهی هم برعکس می‌شود. خلاصه شاید در هیچ کدام از این دو گروه مصطلح قرار نگیرم اما از لحاظ لغوی در واقع من یک اصولگرای اصلاح‌طلب هستم و معتقدم هر کسی باید هر دو صفت را داشته باشد.» اما چهره‌ای که روزنامه جمهوری اسلامی به او توصیه کرده دست از حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری بردارد و آن را به کسانی واگذار کند که سابقه اجرایی دارند، کیست و چه روزهایی را برای رسیدن به این نقطه طی کرده است؟

مطهری و انتقاد از اصلاحات
علی مطهری تا پیش از دوره اصلاحات چندان چهره شناخته‌شده‌ای نبود و نام او بیشتر به‌واسطه نام پدرش مطرح می‌شد. اما او در دوره اصلاحات مرزبندی خودش را با این جریان آغاز کرد. البته او در آن دوره اگرچه از منتقدین جدی دولت و تفکر اصلاح‌طلبی بود، اما همان زمان هم رویکرد او نسبت به این جریان با بسیاری از اصولگرایان امروزی فاصله داشت. شاهد این مدعا هم اظهارنظری است که او در اردیبهشت‌ماه سال ۸۱ درباره اصلاح‌طلبان داشت. او درباره آنها گفته بود: «اکثر آنها افرادی متدین، انقلابی و علاقه‌مند به آینده‌ی انقلاب اسلامی هستند.» با این وجود، او از اساس با خود واژه «اصلاح‌طلبی» مشکل داشت: «وقتی که ما واژه‌ی اصلاحات را به کار می‌بریم، به این معناست که انحرافی اساسی در انقلاب رخ داده و ما سعی داریم با اصلاحات، انقلاب را به مسیر اصلی خود برگردانیم… ولی در این انقلاب، انحراف اساسی رخ نداده است.» (ایسنا ۲۴/۱۲/۱۳۸۳) او دلیل گرایش بخشی از مردم به اصلاح‌طلبی را هم به رابطه‌ی قلبی و عاطفی بین آنها و سیدمحمد خاتمی، فروکاهیده بود و می‌گفت مردم به اندیشه‌ی اصلاح‌طلبی رأی ندادند و اصلاً «نمی‌دانند اصلاح‌طلبان دارای چه بنیان‌های فکری هستند.»

مطهری و دولت مهرورز
دقیقا به همین دلیل هم از نگاه او پایان دولت اصلاحات پایان «یک دوره‌ی انحرافی» بود. او که از قرار گرفتن زمام امور کشور در دستان محمود احمدی‌نژاد بعد از سال ۸۴ خوشحال بود، اردیبهشت‌ماه سال ۸۶ در نامه‌ای به او اینطور نوشت: «خوشحال هستم که پس از گذشت یک دوره‌ی انحرافی و خطرناک دوباره سکان اداره‌ی کشور در دست نیروهای متدین، اصولی و نزدیک به افکار شهید مطهری قرار گرفته است.»

محمود احمدی‌نژاد و حرف‌هایش در آن سال‌ها آنچنان از نگاه علی مطهری دلربا می‌آمد که او در اولین تجربه سیاسی‌اش در انتخابات هشتمین دور مجلس در سال ۸۶ در لیست رایحه خوش خدمت یعنی حامیان احمدی‌نژاد قرار گرفت. در آن انتخابات صلاحیت او در ابتدا از سوی شورای نگهبان رد شد اما با رایزنی‌ها و تجدیدنظر شورای نگهبان، او پا به انتخابات گذاشت و به عنوان نماینده تهران وارد مجلس هشتم شد. اما در مجلس هشتم آرام‌آرام رویکرد او نسبت به احمدی‌نژاد و رویه‌هایش تغییر کرد و اصلا به یکی از منتقدان جدی دولت او بدل شد.

مطهری در آن مجلس از بازیگردانان اصلی صحنه استیضاح علی کردان، وزیر کشور دولت نهم، به همراه احمد توکلی بود. او حتی برای اولین‌بار طرح سوال از رئیس‌جمهور را کلید زد. مطهری می‌خواست احمدی‌نژاد به سوال او و ۷۹ نماینده دیگر درباره برداشت غیرقانونی پول از بانک مرکزی و عدم اعطای تسهیلات ارزی به متروی تهران و همین‌طور اظهاراتش درباره در رأس امور نبودن مجلس و ماجرای یازده روز خانه‌نشینی‌اش پاسخ دهد. البته ماجرا آنقدر کشدار شده بود که مطهری در ۲۱ مهرماه سال ۹۰ در اعتراض به رسیدگی نشدن به طرح سؤالش از رئیس‌جمهور، از سمت نمایندگی مجلس استعفاء داد، ولی درخواست استعفایش رای نیاورد. اما در نهایت با کشمکش فراوان توانست احمدی‌نژاد را در اسفندماه سال ۹۰ به مجلس بکشاند.

مطهری و فاصله از اصولگرایان
همین انتقادات او سبب شد که راهش را در انتخابات سال ۸۸ از احمدی‌نژاد جدا و این بار از محسن رضایی حمایت کند. این انتقادات و جدا کردن راهش از احمدی‌نژاد و حامیانش البته برای مطهری کم هزینه نداشت. اصولگرایان دست‌راستی‌تر به‌ویژه بعد از رویدادهای سال ۸۸ او را به داشتن مواضع «متناقض» و «دشمن‌شادکن» و تبدیل شدن به «تریبون رسانه‌های بیگانه و ایادی آمریکا و صهیونیسم» متهم می‌کردند. اتهاماتی که البته تا امروز هم از سوی آنها نثار علی مطهری می‌شود.

به هر حال در انتخابات مجلس نهم، آن‌قدر راه علی مطهری از اصولگرایان حاکم دور شده بود که او ترجیح داد با لیست مستقلی از آنها پا به میدان انتخابات بگذارد. او به همراه چهره‌هایی همچون علی عباسپور و حمیدرضا کاتوزیان، جبهه صدای ملت را تشکیل داد و با فهرستی جدا از جبهه متحد اصولگرایان وارد این انتخابات شد. این بار هم البته صلاحیت مطهری ابتدا در هیات‌های اجرایی انتخابات رد شد. اما بعد از آنکه صلاحیتش از سوی هیئت نظارت بر انتخابات تایید شد، توانست باز هم به‌عنوان یکی از نمایندگان تهران وارد مجلس شود.

در مجلس نهم شرایط سیاسی کشور کاملا تغییر کرده بود. به قول خودش دیگر بازار «فتنه» گرم بود و مطهری جزو معدود صداهای آن مجلس در نقد این بازارگرمی‌ها بود. هرچند که این موضع برایش دردسرآفرین هم بود. از جمله این دردسرآفرینی‌ها نطق ناتمام او در سال ۹۳ بود. وقتی که مطهری در نطق میان‌دستورش ادامه حصر را بدون حکم قضایی خلاف قانون اساسی دانست، سخنانش با اعتراض شدید نمایندگان مجلس روبه‌رو شد و در نهایت با شعار مرگ بر فتنه‌گر نطق او را ناتمام گذاشتند. کار آنقدر بالا گرفت که جلسه علنی برای دقایقی تعطیل شد

. ماجرای استراق سمع دفتر کار او که آن زمان محل رفت‌وآمد بسیاری از خانواده‌های زندانیان سال ۸۸ بود، هم از دیگر دردسرهای مطهری در این دوره بود. موضوعی که با پیگیری مطهری معلوم شد از سوی وزارت اطلاعات انجام شده و منجر به برکناری یکی از مدیران کل این وزارتخانه شد.

فاصله او در همه این سال‌ها از اصولگرایان بیشتر و بیشتر شد و بی‌سبب نبود که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲، او دیگر از حامیان اصلی حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در آن انتخابات شده بود. اما با ردصلاحیت آیت‌الله هاشمی، مطهری هم به صف حامیان حسن روحانی پیوست. بعد از پیروزی روحانی هم در مجلس نهم یکی از حامیان اصلی دولت بود و حتی در جریان رای اعتماد به وزرای پیشنهادی روحانی برای وزارت علوم از جمله «میلی‌منفرد»، «نیلی»، «دانش آشتیانی» و «فرجی دانا» که با اتهام «فتنه» کنار گذاشته شدند، در موافقت با آنها سخن گفت و معتقد بود: «مجلس باید به انتخاب مردم احترام بگذارد و سعی نکند با بهانه‌های واهی مانند ارتباط با فتنه‌گران، وزرای کابینه را به رئیس‌جمهور منتخب تحمیل کند.»

نزدیکی به اصلاح‌طلبان
مطهری در جریان انتخابات دهمین دور مجلس، بیشتر از همیشه به اصلاح‌طلبان نزدیک شد و نامش در لیست ائتلاف امید قرار گرفت. هرچند او چند روز پیش به شفقنا گفت این حمایت را نمی‌خواسته و در واقع لیست امید خواسته از نام مطهری استفاده کند: «در لیست امید هم خودشان درخواست کردند و خودشان گفتند که اسم من را می‌گذارند و شاید خواستند از این نام استفاده کنند اما اسم من در هر گروهی باشد من همیشه کار خودم را می‌کنم.»

صلاحیت علی مطهری در آن انتخابات هم به استناد عدم «اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی» و عدم «وفاداری به قانون اساسی و وفاداری به اصل مترقی ولایت مطلقه‌ی فقیه» احراز نشد اما با نامه اعتراضی به شورای نگهبان دوباره صلاحیت او تایید شد. او در بخشی از نامه خود نوشته بود: «درباره اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی، روشن است که اینجانب اعتقاد دارم… گرچه ممکن است برداشت من از «جمهوری اسلامی» با برداشت کسانی که به جمهوری بودن این نظام اعتقادی نداشته و برای مردم نقش چندانی قائل نیستند متفاوت باشد… همین‌طور است وفاداری اینجانب به اصل ولایت‌ مطلقه‌ی فقیه، منتها باید برداشت درستی از این اصل داشت.»

هرچه بود او برای سومین‌بار به‌عنوان نماینده تهران به مجلس راه یافت و البته از همان ابتدا وارد فراکسیون امید مجلس شد. او در هر سه سال انتخابات هیئت‌رئیسه مجلس، توانست با حمایت این فراکسیون نایب‌رئیس دوم مجلس باقی بماند. هرچند فشارهایی از سوی برخی نهادهای خارج از مجلس برای کنار گذاشتن او از ترکیب هیئت‌رئیسه مجلس در جریان بود اما این تلاش‌ها به جایی نرسید. مطهری در این دوره با وجود اعتراضات سرسختانه اصولگرایان هم با سیدمحمد خاتمی دیدار کرد و هم موضوع رفع حصر را از یاد نبرده بود.

او علاوه بر اظهارنظرها و نامه‌های مکررش به دست‌اندرکاران قوه قضائیه، یک بار هم وزیر دادگستری را برای پیگیری موضوع حصر مورد خطاب قرار داد. جلسه طرح سوال او با اعتراض اصولگرایان مجلس همراه شد و در نهایت هم نمایندگان به وارد بودن سوال او رأی ندادند اما مطهری از آن فرصت استفاده کرد و همه سخنانش در این باره را بیان کرد.

مطهری در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم باز هم از حسن روحانی حمایت کرد. او در حمایت از روحانی چند روز پیش از انتخابات بیانیه‌ای منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: «اگر کاندیدای دیگری غیر ‌از آقای روحانی پیروز شود، بی‌توجهی به حقوق ملت و آنچه در فصل سوم قانون اساسی آمده است، ‌از طرف برخی بیشتر خواهد شد.»

به‌مثابه یک اصلاح‌طلب
علی مطهری معتقد است از آنجایی که بر آثار پدرش تسلط کافی دارد، اندیشه‌هایش هم عینا همان اندیشه‌های پدرش در باب سیاست و فرهنگ است. او به آزادی بیان و اندیشه اعتقاد دارد و افکارش را هم با صراحت و شجاعت بیان می‌کند و به قول خودش منتظر تشویق و طرد کسی یا جریانی هم نمی‌ماند. شاید جنجالی‌ترین نگاه او بعد از رویدادهای سال ۸۸ و ماجرای حصر نمود پیدا کرد. وقتی که در آن سال ادبیات «فتنه» رایج شد، او هم اعلام کرد که رویدادهای این انتخابات را فتنه می‌داند اما با این تفاوت که برخلاف اصولگرایان معتقد است این فتنه دو سر دارد و تاکید کرد که هر دو طرف ماجرا باید دادگاهی شوند.

پس از حصر موسوی، رهنورد و کروبی، مطهری جزو معدود افرادی بود که بی‌واهمه از این کار انتقاد می‌کرد و ضمن قانونی ندانستن این رویکرد، بر لزوم محاکمه‌ی هر دو طرف در دادگاه علنی تأکید داشت: «این را فراموش نکنیم که در سال ۸۸، هر دو طرف مقصر بودند و اگر میرحسین موسوی را برای محاکمه بیاورند، باید احمدی‌نژاد را هم محاکمه کنند.»

مطهری در نامه‌ای به آیت‌الله جنتی که ۲۶ مهر ۱۳۹۳ منتشر شد، از وقایع ۸۸ با عبارت «برخورد خشونت‌آمیز با یک اعتراض آرام مدنی» یاد و از اظهارات او درباره سران اعتراضات ۸۸ انتقاد کرد. مطهری در این نامه با صراحت آورده است: «چرا این قدر از محاکمه اینها هراس دارید؟ آیا جز این است که نگران روشن‌شدن برخی حقایق هستید و تبلیغات چندساله نقش بر آب خواهد شد؟»

او که از هر فرصتی برای اعتراض به این موضوع استفاده کرد، بعد از انتخاب روحانی به‌عنوان رئیس دولت دوازدهم و اظهارنظرش درباره رفع حصر، و پاسخ «آملی لاریجانی» رئیس وقت قوه قضائیه به او که گفته بود: «شما چه کاره‌اید که بخواهید حصر را بشکنید؟» مطهری ساکت نماند و در نامه‌ای به رئیس قوه‌ی قضائیه نوشت: «رئیس‌جمهور… وظیفه دارد که در دفاع از حقوق شهروندی ملت اقدام کند، خصوصاً که شعارهای مردم در انتخابات اخیر نشان داد که این موضوع خواست اکثریت ملت ایران است… شما برای حل این موضوع چه اقدامی کرده‌اید؟»

او دو سال قبل از آن در سال ۹۴ در یادداشتی با نقل یک خاطره از دیدار با آیت‌الله منتظری در آخرین روزهای حصر او نوشت: «به هرحال ما با او خوب رفتار نکردیم؛ همان‌طور که امروز با افرادی خوب رفتار نمی‌کنیم. شکستن حصر او مشکلی برای کشور ایجاد نکرد، شکستن حصر محصوران امروز نیز مشکلی ایجاد نخواهد کرد، بلکه موجب تحکیم وحدت ملی خواهد شد.»

مطهری علاوه بر این در نگاه به ولایت فقیه نیز تفاوت‌هایی با اصلاح‌طلبان و اصولگرایان دارد. علی مطهری معتقد است تنها بیان آن دسته از عقاید که ناشی از تفکر است می‌تواند آزاد باشد. حتی اگر نتیجه‌ی آن تفکر مغایر با دیدگاه ولی فقیه باشد. او که درباره اصلاح‌طلبان معتقد بود «جریان معروف به اصلاح‌طلبی ولایت فقیه را مخالف دموکراسی می‌داند» و مخالف چنین برداشتی از اصل ولایت فقیه بود، برداشت «اکثر اصولگرایان» از این اصل را نیز «اشتباه» می‌داند.

به‌مثابه یک اصولگرا
اما هرچه دیدگاه‌های سیاسی علی مطهری شجاعانه است، به همان میزان نگاه فرهنگی او برای حامیان اصلاح‌طلبش سوال‌برانگیز است. مطهری از حامیان حجاب اجباری است و معتقد است: «علت اینکه با حجاب اختیاری مخالف هستم، این است که این موضوع نقطه پایانی ندارد و در نهایت به برهنگی خواهد رسید.» او در مجلس نهم وزیر کشور را به خاطر رواج ساپورت‌پوشی زنان به مجلس کشاند. مطهری وزیر ارشاد را هم به خاطر استفاده از کلمات غیر‌فارسی و بیگانه در تابلوهای فروشگاه‌ها و مغازه‌ها به مجلس آورد. او زمانی که ریاست جلسه را بر عهده دارد، نسبت به استفاده نمایندگان از واژگان بیگانه در نطق‌ها و اظهاراتشان تذکر می‌دهد. البته حساسیت علی مطهری بیشتر در استفاده از واژگان انگلیسی است و با به کار بردن واژگان عربی در فارسی مسئله‌ای ندارد. چند وقت پیش هم که حضور نیروهای شبه‌نظامی حشدالشعبی در مناطق سیل‌زده با اعتراض برخی از نمایندگان فراکسیون امید مواجه شد، او گفت مرزهای ملی مصنوعی هستند و وطن همان جایی است که اسلام باشد. و حساسیت‌ها نسبت به حضور این نیروها را بی‌جا دانسته بود.

با این وصف در همه این سال‌ها علی مطهری بیش از هر چیز نشان داده حرف و عملش یکی است و به آنچه باور دارد عمل می‌کند. موضوعی که از نگاه خیلی‌ها حسن مهمی برای یک سیاستمدار در روزگاری است که خیلی‌ها به مصلحت رفتار می‌کنند. او نه برای خوش‌آمد اصلاح‌طلبان دیدگاه‌های فرهنگی‌اش را سانسور کرده و نه برای خوش‌آمد اصولگرایان دست از اعتقادات سیاسی‌اش برداشته. او خود علی مطهری است.

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false